مکتب خونه جایی برای یاددادن و یادگرفتن

یکی از زیباترین و کامل ترین سایت های آموزشی به زبان فارسی مکتب خونه است.

در این سایت(http://maktabkhooneh.org) فیلم درس استادان بزرگ دانشگاه ها و داوطلبان در زمینه های مختلف را می بینید.

در حال حاضر مکتب خونه دارای ۷۶ درس-شامل ۱۶ درس از دانشگاه صنعتی شریف، یک درس از دانشگاه تهران و ۳ درس از دانشگاه صنعتی اصفهان- است. مکتب خونه و تخته سفید (سرویس اشتراک ویدیوهای آموزشی) در مجموع بیش از ۳۵۰۰ ویدیوی آموزشی (بیش از ۱۳۰۰ ساعت) را در دسترس قرار داده اند که بیش از ۲۵۰ هزار بار دیده شده اند.

درس اصول فلسفی مکانیک کوانتوم از استاد گلشنی را ببینید.

با دیدن این فیلم، خوشحال می شویم که در زمانه ی جدید، برخی امکانات برای استفاده ی همگانی فراهم شده است.

 

اهداف و ویژگیهای سایت:

ادامه نوشته

قهوه خانه فلسفه علم

متنی که در ادامه می آید نوشته ی یکی از دانشجویان فلسفه علم دانشگاه امیرکبیر است لذا پیکان انتقادات آن بیشتر به سمت گروه فلسفه علم امیرکبیر گرفته شده است. شاید لازم به ذکر نباشد که انتقاد به این گروه این مطلب را نمی رساند که بقیه گروه های فلسفه علم موجود وضعیت خیلی بهتری دارند. این نوشته درد دل عده ای از کسانی است که پیش از دانشجوی فلسفه علم شدن آرزوهای بزرگی در سر داشتند.

ادامه نوشته

نشست چهارم

چهارمين نشست از سلسله جلسات فلسفه علم دانشگاه اميرکبير

 

موضوع جلسه اين هفته:

نظريه ترکيبی ارجاع استاتيس سيلوس در باب ترم های علمی

 

 

زمان: دوشنبه، 26/1/92 ساعت 10:30

مکان: دانشگاه صنعتی اميرکبير، ساختمان فارابی، طبقه سوم، اتاق 309

 

ارائه توسط دکتر مرتضی صداقت

عضو هيئت علمی دانشگاه اميرکبير

 

چکيده: وصف گرايی صرف در باب ارجاع ما را به مشکل قياس ناپذيری ترم های علمی می کشاند. علّی گرايی صرف در باب ارجاع نيز شکست ارجاعی ترم های علمی را ناممکن می کند. هر دو نتيجه غير قابل قبول است. ظاهرا راه حل برون رفت از اين مشکل توسل به نظريه ترکيبی ارجاع است که در آن هم المانهای وصفی و هم المانهای علّی لحاظ شده باشند. آنچه در اين گفتار بر آنيم ابتدا شرح اجمالی بر نظريات وصف گرا و علی گرا در باب ارجاع و مشکلات ناشی از هر يک برای ترم های علمی است و مهمتر شرح و نقد نظريه ترکيبی ارجاع استاتيس سيلوس در باب ترم های علمی.

اذا زُلزلت الارض

پیش نوشت: این متن رو تقریبا یک سال پیش نوشته­ بودم، اما نگذاشته بودم روی وبلاگ، چون داشتم خانه ­ام رو دوباره می­ساختم. 

چقدر نسبت بین زلزله و خونه آدمها شبیه به نسبت بین فلسفه علم و ایمان آدمهاست. وقتی جایی زلزله میاد آدمها یا زنده می مونن یا میمیرن. اونهایی که زنده موندن، یا خونه­شون خراب شده یا نشده. اگر خونه ای که داری رو خودت نساخته باشی؛ اگر فونداسیون خونه ات سست باشه؛ اگر خونه ات کپر باشه، کلبه باشه یا آلونک، هرچقدر هم زرق و برق داشته باشه و بهش بنازی؛ زلزله زلزله است. همه رو با خاک یکسان میکنه.

البته واضحه که خونه های محکم تکون نمیخورن، شاید بلرزن، اما خراب نمیشن.

اما اونهایی که خونه خراب شدن چیکار می­کنن؟ بعضیا برای همیشه آواره می­مونن، بعضیا شروع می­کنن به ساختن یه خونه جدید. اونهایی که تصمیم می­گیرن یه خونه­ی جدید بسازن، مطمئناً سعی می­کنن خونه محکمتری بسازن؛ خونه­ای که به این راحتی­ها خراب نشه. آوارگی هم زودگذره، دیر یا زود آدمها می­فهمن که نیاز به سرپناه دارن و دست به کار ساختن یه سر پناه می­شن.

چقدر نسبت بین زلزله و خونه آدمها شبیه به نسبت بین فلسفه علم و ایمان آدمهاست.