آگهی دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد
چکیده:
جایگاه لاودن در تاریخِ فلسفه علم، در مقطعی پس از دو جریان فلسفی پوزیتیویستی و نسبی گرایانه است. در حقیقت، لاودن متعلق به نسلی است که از منظری متفاوت به مسائل ـــ یا شبه مسئلههای ـــ حوزه تاریخ و فلسفه علم، نگاه میکند. از جمله مهمترین این مسائل، شاید ‘مسئله عقلانیت علم’ باشد. در این پژوهش به دنبال این هستیم تا چیستی و چگونگی ‘عقلانیت’ علم را دریابیم، و البته این پرسشی است که پاسخ به آن را عمدتاً در آرای لاودن جستجو میکنیم.
برای دریافتن عقلانیت علم نزد لاودن، ابتدا در بحث عقلانیت، به معرفی دو گونه عقلانیت تحت عناوین ‘عقلانیت ابزاری’ و ‘عقلانیت کلگرایانه’ میپردازیم. سپس این دو گونه عقلانیت را در دو دوره متمایز، به مدلهای عقلانیت لاودن نسبت میدهیم، و این مدلها را در پرتو ویژگیهای مدلهای عقلانی، و در مواجهه با مسائل مطرحشده در بحث عقلانیت علم، مورد بررسی قرار میدهیم. در نهایت نیز مدلهای عقلانیت لاودن را از چشم منتقدین مورد نقادی قرار میدهیم، و میکوشیم تا جای ممکن به پاسخگویی این ایرادات بپردازیم.
سرانجام مشخص میگردد که لاودن میدان ‘عقلانیتِ’ علم را به نفع ‘پیشرفتِ’ آن خالی میکند؛ اما از این میدان دست خالی بیرون نمی رود. در حقیقت، ما تلاش میکنیم تا با رویکردی ‘لاودنی’ به مصاف مسئله عقلانیت علم برویم و این مسئله را با نگرشی متفاوت به کارکرد ‘عقلانیت’، تحلیل کنیم.
باتوجه به ضعف شدید در اطلاع رسانی فلسفه علم و موضوعات وابسته، برآنیم که با کمک همه دوستان و علاقه مندان به فلسفه علم، وبلاگی پویا جهت ارتقا فلسفه علم داشته باشیم.