دکتر محمد اردشیر در پیشگفتاری که بر ترجمه کتاب فلسفه براوئر، نوشته ی مارک فان آتن، آورده اند به نکات جالبی از زندگی و اندیشه های یان براوئر اشاره کرده اند. براوئر ریاضیدان و فیلسوفی بود که در ریاضیات توپولوژی جدید را بنیان گذاشت و در فلسفه، پایه گذار منطق شهودگرایی بوده است. شاید داستان نزاع جالب او و دیوید هیلبرت که مدافع صورتگرایی در ریاضیات بوده و نهایتا مغلوب شدن او را در کتاب جامعه شناسی اثبات ریاضی تالیف دکتر مقدم حیدری خوانده باشید اما اشاره ی دکتر اردشیر به در هم تنیدگی آشکار ریاضیات و فلسفه براوئر و بازگشت ریشه های ریاضیات او به باورهای اولیه اش درباره ی عرفان نیز جالب است.

براوئر در هفده سالگی سوالهایی را به طور کتبی برای اعلان ایمان به کلیسای پروتستان پاسخ داده که به گفته دکتر اردشیر اولین مکتوبی است که پرتو اندیشه های عرفانی او را آشکار می کند. جواب براوئر شهودگرا که تنها هفده سال داشته به نظرم جوابی خواندنی است. دوست داشتید شما هم بخوانید.

سوال 14: مبانی ایمان من به خدا چیست؟

... برای من، تنها حقیقت، من_آگاهی[Ego] من در این لحظه است، که با بازنمایی ها احاطه شده، که من_آگاهی به آن باور دارد، و به آن زندگی می بخشد. این سوال که آیا این بازنمایی ها«حقیقی» اند، برای من_آگاهی ِ من بی معناست؛ تنها بازنمایی ها وجود دارند و واقعی اند. اینکه آیا واقعیت دیگری مستقل از من_آگاهی ِمن، متناظر با بازنمایی های من وجود دارد، سوال بیجایی است. زندگی من در این لحظه، باور من به من_آگاهی ِ من و به بازنمایی من است. این به طور مستقیم به باور به او بسته است که مبدأ من_آگاهی ِ من است و بازنمایی های مرا به من میبخشد، که به این دلیل، مستقل از من است؛ چیزی است که مثل من زنده است و فراتر از من است؛ این چیز خدای من است.

با کلماتی که من برای توصیف او به کار می برم نباید چنین برداشت شود که من استدلالی عقلی برای وجود خدا ارائه می کنم، این باور به خدا عمیقترین مبنای هر نوع استدلال است، اما خود آن را نمی توان ثابت کرد. باور به خدا احساس مستقیم و خود انگیخته ی من است.