مقدمه ای بر فلسفه ی علم :

که تقریباً کلِ ترم رو تشکیل داد! هر جلسه حد اقل 5 6 ساعت بود که دو آنتراکتِ 10 ،15 دقیقه ای داشت. درس بسیار وقت گیر و حجیمی بود. اول از استقرا و پوپر و ابطال گرایی و بنیاد گرایی و انتقاداتشون شروع شد ، بعد علم شناسی کوهن ، لاکاتوش، معقول گرایی و نسبی گرایی ، مکینتایر ، تعین ها (کامل، ناقص، عدم تعین) در نظریه ها، واقع گرایی و ابزار گرایی ، فایرابند و دو جلسه ی آخر هم بسکر

این درس منابع زیادی داشت و حد اقل مجبور به ورق زدنِ 10 کتاب رفرنس مختلف برای ارائه ی تکالیف ها بودیم ( البته فصولِ مربوطه) و اینکه این کار خیلی مفید بود، برای اینکه محدود به کتابِ خاصی نشدیم و با کتاب های مختلفی آشنا شدیم.

کلاس به این صورت بود که استاد با طرح آرای یک فیلسوف و سیر اصلی تفکر او دانشجو ها رو وارد بحث می کرد و دانشجویان هم حضور فعالی داشتن – استاد وقت زیادی برای پاسخ دادن و بحث راجع به سوالاتِ دانشجویان می گذاشت.

استاد هر جلسه حد اقل 2 3 جلد کتاب مربوط به درس و مکتب های مختلفِ فلسفه ی علم سرِ کلاس می آوردند و معرفی می کردند و در مابین کلاس ها یا بعد از کلاس ها در اختیارِ دانشجویان قرار می داد تا اگر علاقه مند بودند امانت بگیرند و مطالعه کنند.

بچه ها انتقاداتی هم به کلاس داشتند که توی هر کلاسی طبیعتاً وجود داره.

سوالای میانترم به صورتِ take home بود و ممکن هست!!! پایان ترم همینطور باشه، در کل سوال های طرح شده اجتهادی!!! و نیاز به فکر کردنِ زیاد داشتن و دارن.

هر کدوممون هم یک مقاله باید انتخاب کنیم و اون رو خلاصه کنیم. بعد ایده ای مربوط به آن را ، تبدیل به مقاله ای تالیفی کنیم و آخرِ ترم تحویل دهیم.  استادِ این درس به ایده توجهِ خاصی دارند و اکثر اوقات هم دانشجو ها برای مشورت راجع به ایده ها و معرفی منابعِ مربوط به ایده به استاد مراجعه می کنند و کمک می گیرند.

 این درس حواشیِ بسیاری هم داشت که شاید مربوط به حوزه های دیگرِ فسلفه و حتی روانشناسی و جامعه شناسی می شد، با اینکه کمی از درس دور می شدیم اما مفید بودند.

فلسفه ی غرب 1 :

کلاسِ خوبی بود و طول ترم دو تکلیف داشتیم که تحقیق و نقد راجع به موضوعاتی که استاد اجازه ی انتخاب داده بودند بود. کلاس تاریخ فلسفه بود و دکتر مجتهدی تسلط خوبی به درس داشتند  و بسیار هم  در درس عمیق بودند و خوب از عهده ی ارائه ی مطالب  بر اومدند.

 

منطق جدید 1 :

این درس هم خوب برگزار شد، ولی چون کلاس بعد از کلاسِ مقدمه ای بر فلسفه ی علم بود اکثر افراد حاضر در کلاس کسل بودند و شاید استفاده ی خوب رو از کلاس نبردند. به نظرم اگر وقت دیگه ای برگزار میشد خیلییییییییی مفید تر بود. تمرین های کتاب در کلاس به صورت مشورت استاد با دانشجو ها گاهی توسط خودِ دانشجو ها حل می شد و به راه حل های ابتکاری توجه خوبی می شد. استادِ این درس علاوه بر ندریسِ منطقِ جدید مباحثِ تاریخی مربوط به سیر منطقِ جدید را هم در کلاس مطرح کردند.

موضوعِ این درس منطقِ گزاره ها و منطقِ محمولات بود.


---------------------------------------------

خوشحال می شیم اگر دانشجو های امیر کبیر هم راجع به فضای کلاس ها و مباحثی که مطرح شده توضیحاتی بدند.